صفحه شخصی مبینا نورانی   
 
نام و نام خانوادگی: مبینا نورانی
استان: گیلان
رشته: کارشناسی عمومی
شغل:  مهندس ابیاری
تاریخ عضویت:  1391/09/09
 روزنوشت ها    
 

 سدسازی و نابودی اکوسیستم طبیعی و کشاورزی بخش عمومی

11

به طور کلی در بین علوم بشری اکولوژی تنها علمی است که به عواقب علم و تکنیک می اندیشد و نگران افزایش دخالت انسان در طبیعت است و به همین دلیل کشورهای پیشرفته جهان سعی می کنند با تکیه بر این علم اکوسیستم طبیعی خود را حفظ کنند و طبیعت را که مایه اصلی زندگی نسل های آینده است، فدای پیشرفت های مادی نکنند و با توجه به موقعیت سرزمین کشورشان برنامه های عمرانی. خود را در همه زمینه های اقتصادی به مرحله عمل درآورند این امر که در بسیاری از کشورهای جهان از اهمیت زیادی برخوردار است و از نظر علمی و عملی به آن توجه شده در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته و حتی دانشگاه تهران بعد از 70 سال هنوز درس اکولوژی را به درستی آموزش نمی دهد و عملاً نیز به طرز افسارگسیخته و بی رحمانه اکوسیستم طبیعی و اکوسیستم کشاورزی کشور مورد هجوم قرار گرفته است، و این در حالی است که کشور ما از نظر اکوسیستم طبیعی دارای بیشترین میدان های اکولوژی تقسیم شده در سطح کره زمین است و اگر قطب بندی کشاورزی و دیگر قطب بندی های اقتصادی انجام گیرد، مسلماً اکوسیستم متنوع طبیعی کشور ما به طور شایسته یی محفوظ خواهد بود و بخش کشاورزی نیز دچار ضرر و زیان ناشی از هجوم به طبیعت نخواهد شد. این امر از آن جهت مورد توجه است که اکوسیستم های طبیعی و کشاورزی در واقع زنجیره یی به هم پیوسته هستند و هرگونه تخریب در محیط طبیعی، در واقع ضربه زدن به منابع حیاتی مورد استفاده در بخش کشاورزی و تخریب بنیه پایه یی و بالقوه بخش کشاورزی است.



در چند دهه اخیر پروژه های سدسازی موجب تخریب فراوان اکوسیستم طبیعی و به طور غیرمستقیم اکوسیستم کشاورزی کشور شده. انجام عملیات سدسازی موجب کم شدن آب رودخانه ها و در بعضی مناطق خشک شدن رودخانه های کشور شده و در ساخت این سدها هیچ گونه توجهی به رودخانه ها که از منابع اصلی آب شیرین بوده و تنظیم کننده اکوسیستم تثبیت شده محیط خود هستند، نشده است و این در شرایطی است که گرچه 70 درصد سطح کره زمین را آب فرا گرفته است، ولی عمده حجم این آب ها، آب شور است که از نظر کشاورزی قابل استفاده نیستند و آب شیرین سطح کره زمین فقط در رودخانه ها، جویبارها و چشمه ها هستند که روی هم فقط یک درصد آب های سطح کره زمین را تشکیل می دهند.ضرر و زیان وارد آمده به اکوسیستم طبیعی در اثر ساخت بی مطالعه سد، بسیار فراوان است که در زیر به پاره یی از آنها اشاره می کنیم:



1- آب رودخانه بعد از محل واقع شدن سد دچار نقصان زیاد می شود، افت آب و بعضاً خشکی رودخانه ها موجب کاهش تبخیر آب و پایین آمدن رطوبت هوا می شود و به دنبال خشکی هوا و پایین آمدن دما، تعادل درجه حرارت شب و روز به هم می خورد. این عوامل و موارد مشابه آن در نهایت موجب از بین رفتن اکوسیستم رودخانه یی و از بین رفتن بافت گیاهی اطراف و تهی شدن دامنه دره ها و زمین های مشرف به رودخانه از گیاهان ارزشمند و خشک شدن اراضی جنگلی و مراتع در اکوسیستم طبیعی و زمین های فراوان در اکوسیستم کشاورزی خواهد بود. در مناطق جنگلی کشور ذخایر گیاهی باارزشی وجود دارد که تعدادی از آنها در دنیا منقرض شده اند، متاسفانه بسیاری از این گونه های گیاهی در اثر احداث سدها از بین می روند. ما هرگز نمی توانیم جنگل های راش را که در طول سال های متمادی به وجود آمده اند دوباره ایجاد کنیم.این مشکلات را ما در حال حاضر به وضوح می بینیم، مانند وضع رودخانه زاینده رود که اکنون خشک شده است و جنگل های اطرافش در حال انقراض است و در استان فارس نیز سدسازی موجب شده همه باغات و گونه های گیاهی و اکوسیستم رودخانه یی نابود شود.



2- به علت خشک شدن کناره های رودخانه و از بین رفتن گیاهان آن، تغذیه حشراتی مانند زنبور عسل و همچنین حشراتی که در مبارزه بیولوژیکی بسیار ارزشمند هستند، دچار مشکل خواهد شد.



3- با تخریب مراتع و افت آب و به هم خوردن اکوسیستم رودخانه یی محل تغذیه و آبشخور دام ها از بین می رود و این امر موجب لطمه زدن به دامداری و افزایش واردات خوراک دام و از بین رفتن تدریجی دامداری سنتی می شود.



4- پرندگان اکوسیستم رودخانه یی که اکوسیستم آن از بین رفته و محل زندگی و زاد و ولد آنها در لابه لای بوته زارها و مراتع یا درختان است به شدت رو به کاهش رفته و پرندگانی چون کبک، دراج، قرقاول و پرندگان آبی و همچنین گونه های باارزش پرندگان شکاری همچون عقاب، شاهین، بالابان و قرقی که غنای طبیعی کشور هستند، نابود خواهند شد. همچنین این مشکل موجب به هم ریختن وضع تغذیه کل و بزها، قوچ و میش ها و مرال ها شده و به طور کلی حیوانات و جانوران دیگر و حیواناتی که جزء گونه های نایاب مورد حفاظت نیز هستند مورد تهدید خواهند بود.



5- آب در مسیر رودخانه موجب تغذیه منابع زیرزمینی می شود که در اثر افت آب در مسیر رودخانه بعد از محل ساخت سد و در بعضی اوقات خشک شدن رودخانه منابع زیرزمینی نیز دچار افت و بی آبی می شوند.



6- پایین آمدن حجم آب رودخانه موجب نابودی موجودات آبزی رودخانه های ایران که جزء نادرترین و بهترین منابع غذایی در تمام جهان است، خواهد شد.



7- در اثر ساختن سد نمک هایی که در معرض هوا قرار می گیرد، با توفان حرکت می کند و به مناطق اطراف و باغات می رود و پس از چندی در این مناطق با پدیده شور شدن مواجه می شویم. خشک شدن بستر رودخانه ها و افت رطوبت و خشک شدن خاک های مرطوب اطراف رودخانه ها و خشکی آبریزهای حوضه های رودخانه ها نیز نمک هایی را ایجاد خواهد کرد که تنها در محل خود باقی نمی مانند، بلکه موجب پخش نمک در خاک های زراعی و نابودی خاک های ارزشمند کشاورزی و کشتزارها و باغات نیز می شود.



8- فرسایش های بادی و آبی زمین های اطراف دریاچه سد و دامنه های مشرف به سد، موجبات پر شدن سد و مشکلات بعدی را فراهم می سازد. این امر در اطراف دریاچه سد به علت برش هایی که در دامنه های دره هنگام ساختن سد زده شده بسیار بیشتر خواهد بود. به طور کلی انباشته شدن رسوبات یکی از مشکلات مهم سدهای ایران است. از جمله سدهایی که بیشتر ظرفیت آن را رسوبات فرا گرفته، می توان از سد سفیدرود نام برد که حداقل 60 تا 70 درصد از ظرفیت مفید آن از رسوبات اشباع شده است.



9- یکی از ضرر های دیگری که بر اثر ساختن سدها دامنگیر محیط زیست ارزشمند کشور ما شد، خشک شدن حوضه های (آبریزها) رودخانه ها است. این حوضه ها خود به وجودآورنده اکوسیستم های طبیعی و کشاورزی ارزشمند هستند که متاسفانه با قطع آب رودخانه هایی که به این آبگیرها می ریزند و زدن سد بر تمامی این رودخانه ها موجبات خشک شدن این منابع غنی آبی و غذایی را فراهم می آورند و این در حالی است که خود ما به افغانستانی ها در مورد بستن سد روی رودخانه هیرمند که موجب خشک شدن حوضه آن یعنی دریاچه هامون شده است، اعتراض می کنیم. نابودی این آبگیرهای طبیعی یکی از وحشتناک ترین بلایایی است که باید سریعاً جلوی آن را گرفت و واقعاً آن هنگام که با زدن سد روی نه تنها یک رودخانه بلکه حتی چند رودخانه که موجب تشکیل آبگیرهای بزرگ می شوند، طبیعت و کشاورزی را در یک منطقه وسیع به کلی از بین برده و موجب نابودی هزاران گونه آبزیان، پرندگان، حیوانات و حشرات مفید می شویم، اندکی به این کارهای یک بعدی و بی مطالعه اندیشیده ایم؟ از جمله مصادیق این کار می توان به تالاب گاوخونی اشاره کرد. از دیگر آبگیرهای مهم ایران دریاچه بختگان است.



متاسفانه این دریاچه نیز در شرف خشک شدن کامل قرار دارد، به طوری که آب این دریاچه تا حدود 85 درصد خشک شده است.اتفاقاً یکی از عوامل خشکی آب دریاچه بختگان در سال 51 زدن سد دورودزن روی رودخانه کر است که در سال 1350 احداث شد و موجب خشکی آب دریاچه بختگان در سال 51 شد: علاوه بر زدن سد روی رودخانه زاینده رود که حوضه آبریز آن تالاب گاوخونی بوده و در اثر خشکی زاینده رود، این تالاب نیز گرفتار خشکی شده و وضعیت در رودخانه کر که با زدن سد دورودزن روی آن و نرسیدن آب به دریاچه بختگان و زدن سد روی رودخانه های دیگر که حوضه آنها دریاچه بختگان است، مانند سدهای ملاصدرا و سیوند که موجب در خطر قرار گرفتن اکوسیستم ارزشمند دریاچه بختگان شده است.به طور کلی باید گفت روش سدسازی بدترین روش برای استحصال و ذخیره سازی آب در مناطق نیمه خشک است.باید توجه داشت خشکی دریاچه ارومیه یا هر تالاب و دریاچه یا آبریزی علاوه بر پدیده های زیانبار بر تنوع زیستی و اکوسیستم منطقه و خصوصاً نابودی سکونتگاه های پرندگان مهاجر همچنین بر اراضی کشاورزی نیز اثر داشته و همان طور که قبلاً اشاره شد، نمک های حاصل از خشکی موجب تهدید اراضی کشاورزی و شوری آب های زیرزمینی خواهد شد. نکته مهمی که در مورد دریاچه ارومیه مورد توجه کارشناسان قرار دارد این است که در دریاچه ارومیه یک جریان چرخشی از آب نمک و رسوبات وجود دارد و جریان آب های پرنمک از رودخانه آجی چای در شرق دریاچه و رودخانه های آب شیرین زرینه رود و سیمینه رود از جنوب و شهر چای و زوارچای از غرب سبب یکنواختی شوری دریاچه می شود اما ایجاد میانگذر در این دریاچه نه تنها جریان چرخشی آب را مختل کرده و یکنواختی شوری آب را برهم زده بلکه با تجمع نمک و رسوبات در دو طرف میانگذر، جبهه جدید خشک شدن دریاچه از وسط دریاچه نیز آغاز شده است که سرعت فرآیند خشکی و کاهش سطح آب را افزایش می دهد.



10- از مشکلات دیگری که با احداث سدها ممکن است به وجود آید بروز بیماری های خطرناکی است که از ساختن سد در مناطقی که رطوبت بالااست، ممکن است ایجاد شود مانند مناطق شمالی کشور که حتماً باید در موقع ساختن سد در این مناطق به این امر نیز توجه شود زیرا ماندگار شدن و ساکن بودن آب در دریاچه پشت سد، موجب ایجاد عوامل بیماری زا و حشرات موذی و بیماری های خطرناک مانند مالاریا خواهد شد.



11- علاوه بر مشکلاتی که گفته شد، اگر خدای ناکرده به ایمنی سدها و محل ساخت آنها توجه نشود یا روی گسل ساخته شوند، این امر بسیار خطرناک خواهد بود و به این مهم نیز در ساخت سد ها باید توجه شود، زیرا مثلاً گسل های خطرناکی در سلسله جبال البرز وجود دارند و قرار گرفتن سد روی این گسل ها یعنی فاجعه عظیم انسانی. یکی از سدهایی که به نظر کارشناسان روی گسل قرار گرفته و باید دید زیرساخت های سد تا چه حد در برابر زلزله مقاوم است، سد شهید رجایی واقع در 40 کیلومتری جنوب شهرستان ساری است.



12- خشک شدن و کم شدن آب در مسیرهای چندصد کیلومتری رودخانه ها، پس از محل ساخت و نابودی بافت گیاهی و دامنه های سرسبز مشرف به آن، موجب از بین رفتن مناظر زیبای طبیعی و کاهش گردشگر و توریست خواهد شد.



13- یکی دیگر از نکات مهمی که در ساخت سدها باید مورد توجه قرار گیرد، موقعیت ممتاز بعضی از رودخانه ها از ابعاد مختلف اقتصادی است که به این امر نیز در کشور ما به هیچ وجه توجه نشده است که یکی از این موارد بی توجهی را در رودخانه کارون می توانیم ببینیم. این رودخانه در گذشته تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران بود که علاوه بر داشتن موقعیت ممتاز از نظر اکوسیستم طبیعی و کشاورزی، به جهت جلب توریست و گردشگر با داشتن کناره های زیبای آن، خصوصاً در شهر اهواز، از مناطق ارزشمند در کشور ما بوده است که متاسفانه به این تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران نیز رحم نشده است.



14- به هم زدن میدان اکولوژی پارک های ملی در چند دهه گذشته در حالی که با تخریب وسیع اکوسیستم طبیعی و کشاورزی به علت ساختن سدهای متعدد و بی مطالعه، علاقه مندان به محیط زیست و کشاورزی حداقل پارک های ملی حیات وحش را محیطی امن جهت حفظ گونه های جانوری و گیاهی کشور می دانستند، ناگهان دامنه ساختن سد، حتی به پارک های ملی سازمان حفاظت محیط زیست نیز کشیده شد. با توجه به دخالت اینچنینی در میدان اکولوژی پارک های ملی که دارای اکوسیستم های متعدد و بسیار ارزشمند در محدوده خود هستند، این سوال پیش می آید که در یک منطقه حفاظت شده که به منظور حفاظت و پایداری محیط طبیعی نباید هیچ گونه تغییری در آن داده شود، چگونه این همه اصرار جهت ساختن سد اعمال می شود و این اعمال فشار برای ساختن سد در این قبیل مناطق تا چه حد از پشتوانه علمی برخوردار است. یکی از این مناطق حفاظت شده که همچنان برای ساختن سد در آن تاکید و اصرار می شود، پارک ملی گلستان است که قبلاً در این پارک سدی ساخته شده بود که هنگام وقوع سیل شکسته شده بود و پس از آن دوباره سدی ساخته شد که آن هم شکسته شد و این شکستن عامل تشدید سیل و خسارت شد و باز هم با این وجود مسوولان اعتقاد دارند باید در نخستین پارک ملی ایران سد ساخته شود.



15- اما نکته مهم دیگری که بیشتر از هر کشور دیگری باید در مملکت ما مورد توجه قرار گیرد، توجه به موقعیت تاریخی و آثار باستانی و گنجینه های فرهنگی است که باید دقت شود خدای نکرده با احداث سد صدمات جبران ناپذیری به آثار ارزشمند گذشته وارد نیاید و ناگهان این نمادهای مدنیت و فرهنگ چندهزار ساله زیر آب نرود. لازم به یادآوری است در حال حاضر ساختن سدهای بزرگ مخزنی در دنیا مطرود شده است. این سدها به دلیل اینکه از لحاظ زیست محیطی مشکلات زیادی را به وجود می آورند، در بیشتر کشورهای دنیا از جمله فرانسه و امریکا دیگر ساخته نمی شوند. تغییر و از بین بردن اکوسیستم و نابودی بخش های بزرگی از جنگل ها و مراتع و در یک کلام تخریب محیط زیست پیامد احداث این گونه سدها است. عملیات آبخیزداری و ارزیابی زیست محیطی از جمله مراحلی است که قبل از احداث سدها باید انجام شود. قبل از ساخت سدها، باید تبعات زیست محیطی آن بررسی شود، باید مشخص شود در اثر احداث سد چند رودخانه پر می شود و چند هکتار از اراضی از بین می رود. چقدر فرسایش در حوضه بالادست صورت می گیرد و برای اینکه حداقل فرسایش حاصل شود، چه کار باید کرد و اینکه چه مقدار رسوبات تجمع می کند و این رسوبات باید کجا ریخته شود. متاسفانه در کشور ما هیچ یک از این تمهیدات اندیشیده نمی شود و تناسبی بین کاری که انجام می گیرد و آنچه باید انجام بگیرد وجود ندارد و به همین دلیل در عمل به نتیجه مطلوب دست پیدا نمی کنیم.

دوشنبه 20 آذر 1391 ساعت 09:29  
 نظرات    
 
هادی کشاورز 16:06 دوشنبه 20 آذر 1391
0
 هادی کشاورز
ممنون . اگه سد نباشه اونوقت ...................... نمیدونم
مجید صابر 20:36 دوشنبه 20 آذر 1391
0
 مجید صابر
سرکار خانم نورانی گرامی سلام ، . همانگونه که حضرتعالی مستحضرید اراضی شالیکاری استان گیلان که بالغ بر 180 هزار هکتار می باشد وابسته به سد منحیل است ، لذا این نمونه خوب از یک سد با مطالعه است ، نمونه سدهای بدون مطالعه و خدای ناکرده بد مطالعه شده هم داریم که بدلایل جرفه ای از ذکر نامشان خودداری می گردد . لذا نمی توان برای سدسازی یک نسخه واحد پیچید . ممنون
رشته تحصیلیتان کارشناس عمومی و شغل مهندسی آبیاری ، احتمالا اشتباه تایپی باشد.
علی اسدی 21:20 دوشنبه 20 آذر 1391
0
 علی اسدی
نکات جالبی را در متن اشاره فرمودید . موفق باشید
مبینا نورانی 22:59 دوشنبه 20 آذر 1391
0
 مبینا نورانی
اقای مهندس صابر من رشته کشاورزی . اب( ابیاری ) تحصیل کردم و چون نبود زدم عمومی
سروش احمدی 00:15 سه شنبه 21 آذر 1391
0
 سروش احمدی
خانم مهندس نورانی، سلام.
مطلب جالبی بود و استفاده کردم. خیلی ممنون از شما.
لیکن با توجه به موضوع، جای بحث و تفسیر وجود دارد.
امیرحسین تبریزی ورزقانی 14:39 سه شنبه 21 آذر 1391
0
 امیرحسین تبریزی ورزقانی
ممنون خانم مهندس، استان گیلان قسمتی از آب تامین شده، از سد منجیل است. و ما بقیه از خود استان تامین میشود. نکات خوب و مفید شما اشاره کردی.جالب بود.
وحید گل لاله 09:33 چهارشنبه 22 آذر 1391
3
 وحید گل لاله
با سلام و ابا احترام به همه منتقدان و مخالفان سد سازی
به نظر اینجانب با توجه به اینکه میزان بارندگی در کشور ما یک سوم متوسط بارندگی جهان است و توزیع زمانی و مکانی این میزان بارندگی در سطح کشور نا متناسب است، حفظ، توسعه و ایجاد مخازن آب بصورت سدسازی در ایران ضرورت دارد.
حجم آب قابل تجدید در ایران 117 میلیارد متر مکعب در سال و مقدار سرانه آب تجدید شونده برای هر نفر در سال 1670متر مکعب است.این رقم با معیار کم آبی که 1000 متر مکعب در سال برای هر فرد می باشد کمی فاصلبه دارد.
از میزان 105 میلیارد متر مکعب روان آبی که در سطح کشور جریان دارد ،حدود 50 درصد آن قابل استحصال است و مابقی از دسترس خارج می شود که می توان با احداث سدهای کوچک و بزرگ از آن نیز بهره مند شد.
اگر فقط مقایسه ای بین زمینهایی که در اثر سیلاب فرسایش پیدا می کنند و زمینهایی که در اثر ایجاد مخازن زیر آب می روند شود و با در نظر گرفتن خسارات اجتماعی ، اقتصادی و ...می توان اذعان داشت همین یک هدف نیز کارآمد است.
البته بحث های فراوانی نیز در خصوص ساختگاه و اثرات زیست محیطی در مخازن و سدها وجود دارد که در جای خودش به آن می توان پرداخت.
با تشکر
مائده علیشاهی 12:01 آدینه 24 آذر 1391
0
 مائده علیشاهی
با سلام،خوش آمدید.
بسیار ممنون
موفق باشید
وحید استوار 17:51 سه شنبه 28 آذر 1391
0
 وحید استوار
من موافق با نظر مهندس صابر هستم